فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی بابل - سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 49، خرداد و تیر 1388)

مجله دانشگاه علوم پزشکی بابل
سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 49، خرداد و تیر 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/05/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • پروین ذاکری میلانی، ساناز دامنی، زیبا اسلامبولچیلار، مریم مهتری، هادی ولیزاده صفحه 7
    سابقه و هدف
    در صورت مصرف همزمان سیکلوسپورین و اریترومایسین احتمال بروز سمیت کلیوی وجود دارد که میتواند ناشی از تداخل در سطح جذب و یا متابولیسم باشد. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر اریترومایسین در جذب روده ای سیکلوسپورین و پایداری دارو در دمای 37 درجه سانتیگراد، همچنین جذب سطحی آن به سرنگ و لوله های پلاستیکی انجام شد تا مکانیسم این تداخل مورد ارزیابی قرار گیرد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از 32 رت نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 300-200 گرم استفاده شده است. رت ها به چها گروه تست و چهار گروه کنترل (مجموعا 8 گروه) تقسیم شدند. پس از بیهوش نمودن حیوان محلول سیکلوسپورین با غلظت های 20 و 15 و 10 و 5 میکرومولار در حضور (در چهار گروه تست) یا عدم حضور (در چهار گروه کنترل) اریترومایسین 150 میکرومولار با سرعت 2/0 میلی لیتر در دقیقه از روده کانوله شده عبور داده شد و نمونه گیری تا 90 دقیقه انجام گردید. نهایتا غلظت داروی باقیمانده در روده اندازه گیری شد و مقادیر نفوذپذیری های روده ای برای غظتهای مختلف دارو در شرایط مختلف مورد آزمایش، محاسبه گردید. برای تعیین مقدار دارو در کلیه نمونه ها از روش کروماتوگرافی فاز معکوس استفاده گردید.
    یافته ها
    میانگین تعداد نفوذپذیری مؤثر سیکلوسپورین از (6-10 ×) 4/33-1/22 سانتیمتر بر ثانیه در گروه کنترل به (6-10 ×) 4/53- 2/37 سانتیمتر بر ثانیه در گروه تست افزایش یافته است که این اختلاف معنی دار بوده است (05/0>p). این دارو در شرایط آزمایش از پایداری خوبی برخوردار بود و در پایان طول دوره آزمایش حداکثر 5-4% از غلظت اولیه دارو کاسته شده است. لیکن مقدار قابل توجهی از دارو، جذب سرنگ و لوله ها می شود.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که سیکلوسپورین دارای محلولیت کم و نفوذپذیری بالا می باشد و بخشی از تداخل اریترومایسین با سیکلوسپورین در سطح جذب صورت میگیرد.
    کلیدواژگان: ترانسپورت، اریترومایسین، پرفیوژن، پمپ برگشتی، سیکلوسپورین
  • فریناز نصیری نژاد، ژاکلین سیگن صفحه 16
    سابقه و هدف
    درد نوروپاتی بدنبال ایجاد آسیب به سیستم اعصاب محیطی و یا مرکزی ایجاد می شود. با وجود کثرت افراد مبتلا به آن هنوز راه درمانی مناسبی پیشنهاد نشده است. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر ضد دردی حاصل از تزریق هیستوگرانین به همراه پیوند بافت مرکزی آدرنال به داخل نخاع در یک مدل درد نوروپاتی طراحی شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی از 20 سر موش صحرایی نر استفاده شد. در ابتدای آزمایش حیوانات به 2 گروه 10 تایی تقسیم شدند. یک هفته بعد از انجام عمل آسیب عصبی (Chronic constriction injury=CCI) بافت مرکزی آدرنال و یا عضله مخطط در فضای زیر عنکبوتیه در ناحیه کمری پیوند شد و یک هفته بعد از پیوند (هفته دوم بعد از عمل آسیب عصبی) حیوانات دوزهای متفاوتی از هیستوگرانین (0.5μg/10ml، 1، 3، 6) و یا نرمال سالین بصورت داخل نخاعی دریافت کردند. جهت سنجش میزان درد تست های رفتاری قبل از CCI، قبل از عمل پیوند، قبل از تزریق و 10 دقیقه پس از تزریق هیستوگرانین انجام گردید.
    یافته ها
    انجام CCI باعث ایجاد اختلالات حسی در حیوانات شد. در حیواناتی که به همراه پیوند بافت آدرنال، 5/0 میکروگرم هیستوگرانین دریافت کرده بودند آستانه حس حرارتی و مکانیکی به ترتیب 6/0±3/9 و1/1±5/9 ثانیه بود که نسبت به زمان قبل از تزریق افزایش یافته بود (05/0>p). در حالیکه تزریق 6 میکروگرم هیستوگرانین تفاوت معنی داری را در آستانه حس مکانیکی و حرارتی نسبت به زمان قبل از تزریق نشان نداد. در حیواناتی که پیوند عضله دریافت کرده بودند آستانه حس حرارتی در مقادیر بالاتر از هیستوگرانین افزایش یافته بود. بطوری که آستانه حس حرارتی بدنبال تزریق 3 میکروگرم از هیستوگرانین از 4/0±4/6 ثانیه به 9/0±9 ثانیه رسیده بود که نسبت به قبل از تزریق افزایش داشت (05/0>p). چنین تفاوت معنی داری در حیواناتی که پیوند بافت آدرنال دریافت کرده بودند در مقادیر کمتر وجود داشت (05/0>p).
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان دهنده اثر وابسته به میزان هیستوگرانین در کاهش درد بدنبال پیوند بافت مرکزی آدرنال می باشد و تزریق مقادیر اندک آن همراه با پیوند بافت مرکزی آدرنال می تواند باعث تقویت عمل پیوند گردد. بر این اساس استفاده از مقادیر اندک هیستوگرانین به همراه پیوند بافت مرکزی غده آدرنال می تواند راه درمانی مناسبی جهت از بین بردن درد کرونیک به حساب آید.
    کلیدواژگان: هیستوگرانین، هیپرآلجزایای مکانیکی، هیپرآلجزیای حرارتی، بخش مرکزی آدرنال
  • عباس مسعودزاده، میترا محمودی*، ژیلا ترابی زاده، منصور اونق صفحه 25
    سابقه و هدف

    اختلالات سایکوتیک مهمترین و شایعترین اختلالات روانپزشکی می باشد و داروهای آنتی سایکوتیک (ضد روانپریشی) آتیپیک، به علت نداشتن عوارض خارج هرمی مورد توجه پزشکان و بیماران می باشند، اما از آنجائیکه گزارشهایی مبنی بر وقوع اختلالات متابولیک در بیماران مصرف کننده این داروها منتشر شده. لذا این مطالعه به منظور مقایسه اثر داروهای آنتی سایکوتیک آتیپیک با هالوپریدول انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه کوهورت بر روی 75 نفر از بیماران مبتلا به یکی از اختلالات سایکوتیک(براساس معیارهای DSM-IV) انجام شد. بیماران با توجه به پاسخ درمانی قبلی و یا شروع جدید سایکوز در یکی از چهار گروه درمانی کلوزاپین، اولانزاپین، ریسپریدون (گروه آتیپیک) و هالوپریدول(گروه تیپیک) قرار گرفتند. بیماران مقاوم به درمان در گروه کلوزاپین و بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی در گروه الانزاپین قرارگرفتند. سطح سرمی قندخون ناشتا، کلسترول و تری گلیسیرید بیماران قبل از شروع درمان و 6 هفته بعد از آن اندازه گیری و با هم مقایسه شد.

    یافته ها

    از 75 بیمار بستری یا سرپایی 45 نفر از آنها در گروه آتیپیک و 30 نفر در گروه هالوپریدول قرار گرفتند. دو گروه از نظر سن و جنس همسان بودند. قند خون ناشتا، میانگین سطح قندخون ناشتا، تری گلیسرید و کلسترول در گروه درمانی داروهای آتیپیک قبل از درمان به ترتیب 2/16±7/90، 5/35±144 و 1/25±5/163 میلی گرم بر دسی لیتر بود و در گروه هالوپریدول به ترتیب 27±6/88، 5/38±5/162 و 23±2/164 میلی گرم بر دسی لیتر بود که بعد از درمان در گروه درمانی داروهای آتیپیک به ترتیب 1/13±4/94، 8/50±168 و 5/33±6/168 میلی گرم و دسی لیتر در گروه هالوپریدول بعد از درمان به ترتیب 27±9/92، 9/45±3/175 و 5/26±164 میلی گرم بر دسی لیتر شد که اختلاف معنی داری باهم نداشتند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این مطالعه که داروهای آتیپیک و تیپیک تفاوت قابل ملاحظه ای بر تغییرات سطح خون ناشتا، تری گلیسرید و کلسترول نداشتند. می توان از هر یک از این داروها در شرایط خاص بیمار استفاه نمود.

    کلیدواژگان: داروهای آنتی سایکوتیک، قندخون، کلسترول، تری گلیسرید
  • مهرداد کاشی فرد، کریم الله حاجیان، احمدرضا رسولی صفحه 31
    سابقه و هدف
    هلیکوباکترپیلوری یک عامل مهم ایجاد عفونت مزمن معده، گاستریت مزمن، اولسر پپتیک و سرطان معده در انسان است. با استفاده از شیوه های تشخیصی سریع و ارزان و درمان آلودگی با این ارگانیسم می توان از عوارض بیشماری جلوگیری کرد. این مطالعه به منظور مقایسه دو روش سرولوژی و هیستولوژی در تشخیص هلیکوباکتر پیلوری در بیماران مبتلا به دیس پپسی انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تحلیلی بر روی 150 نفر از بیماران مبتلا به دیس پپسی مراجعه کننده به بیمارستان شهید یحیی نژاد بابل انجام شد. برای تمام بیماران آندوسکوپی انجام و بیوپسی از آنتروم معده گرفته شد و نمونه خون نیز جهت سرولوژی فرستاده شد. جهت تشخیص هلیکو باکتر پیلوری مطالعات هیستولوژی توسط رنگ آمیزی گیمسا روی نمونه بافت معده و مطالعات سرولوژی خون به روش الیزا، جهت اندازه گیری تیترIgG و IgA ضد هلیکوباکتر پیلوری انجام شد. سپس داده ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 150 بیمار مبتلا به دیس پپسی تست سرولوژی هلیکوباکترپیلوری در 121 نفر (7/80%) و هیستولوژی در 135 نفر (90%) مثبت بود. موارد هیستولوژی مثبت در 76 نفر (3/56%) از مردان و 59 نفر (7/43%) از زنان مشاهده شد. دقت تست سرولوژی بر مبنای هیستولوژی 6/78%، حساسیت 9/82%، ویژگی 40%، ارزش پیشگویی مثبت 5/92%، ارزش اخباری منفی 6/20% بود. حساسیت و ویژگی تست IgG، به ترتیب 77% و 40% و تست IgA، بترتیب 8/51% و 6/86% بود. دقت تست سرولوژی در مردان 2/81% و در زنان 7/75% بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به بالا بودن حساسیت تست سرولوژی و پایین بودن ویژگی آن در مقایسه با سایر روش های تشخیصی همچنین سادگی، سرعت و ارزان بودن این تست، توصیه می گردد که از این تست جهت غربالگری استفاده گردد.
    کلیدواژگان: دیس پپسی، هلیکوباکترپیلوری، سرولوژی، هیستولوژی، حساسیت، ویژگی
  • ایرج محمدزاده، ابراهیم بابازاده، رضا علیزاده نوایی صفحه 38
    سابقه و هدف
    آسم یکی از شایع ترین بیماری مزمن تنفسی است که اطلاعات ضد و نقیضی در مورد ارتباط آن با نوع زایمان وجود دارد لذا با توجه به موارد بالای سزارین در منطقه، این مطالعه با هدف تعیین ارتباط آسم با نوع زایمان در کودکان مبتلا به آسم و مقایسه آن با گروه کنترل انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مورد-شاهدی بر روی 512 نفر در دو گروه مورد و شاهد که بین سنین 3 تا 14 سال قرار داشتند انجام شد. گروه مورد کودکان مبتلا به بیماری آسم و گروه شاهد کودکان غیر مبتلا به آسم مراجعه کننده به بیمارستان کودکان امیرکلا بودند. گروه مورد و شاهد از نظر سنی همسان شدند. اطلاعات لازم شامل نوع زایمان، متغیرهای دموگرافیک و موثر بر آسم برای هر دو گروه ثبت و مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    سابقه سزارین در 159 نفر (1/62%) از کودکان مبتلا به آسم و 147 نفر (4/57%) از کودکان گروه کنترل گزارش گردید (OR:1.2 CI95%: 0.8-1.7) که اختلاف آماری معنی داری نداشت. توزیع جنسی، در معرض دود سیگار، سن زمان حاملگی و عفونت شدید تنفسی در سال اول که منجر به بستری در بیمارستان شده باشد در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت شد ولی در مورد تماس با حیوانات خانگی در گروه کنترل و سابقه خانوادگی آسم در گروه مورد بطور معنی داری بیشتر بود (05/0>p).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که بیماری آسم کودکان با نوع زایمان ارتباطی ندارد.
    کلیدواژگان: آسم، روش زایمان، سزارین
  • معصومه عابدزاده، زهره سادات، فرزانه صابر صفحه 43
    سابقه و هدف
    درد پرینه ناشی از اپیزیاتومی مشکلی استرس زا برای زنان می باشد که در روز اول پس از زایمان شدت بیشتری دارد. برای زنان استرس زا می باشد. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر ژل لیدوکائین بر درد بعد از اپیزیاتومی انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کارآزمائی بالینی دو سو کور بصورت تصادفی بر روی 150 خانم دارای اپیزیاتومی انجام شد. بیماران به دو گروه 75 نفری ژل لیدوکائین و پلاسبو تقسیم شدند. هر دو گروه از نظر سن مادر، سن حاملگی، تحصیلات، ملیت، تعداد زایمان، نوع اپیزیاتومی، عامل ترمیم کننده، مصرف مخدر در طی لیبر، جنس و وزن نوزاد مشابه بودند. پس از ترمیم اپیزیاتومی، برای گروه مورد ژل لیدوکائین و برای گروه کنترل ژل لوبریکانت تجویز شد. شدت درد با استفاده از معیار های عددی و کلامی درد در دو گروه قبل از دریافت دارو، 6 و12 ساعت پس از دریافت دارو اندازه گیری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین نمره درد قبل از مصرف ژل در گروه کنترل 2±9/2 و در گروه آزمون 8/1±3/3 بود که 12 ساعت پس از مصرف ژل میانگین نمره درد در گروه آزمون 2±6/2 و در گروه کنترل 4/2 ±6/3 شد (009/0=p). در گروه آزمون 6 نفر (8%) و در گروه کنترل 15 نفر (20%) نیاز به مسکن پیدا کردند (034/0=p). هیچ عارضه ای در مصرف ژل لیدوکائین مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که ژل لیدوکائین یک داروی بی خطر و موثر در کاهش درد پرینه ناشی از اپیزیاتومی می باشد که می توان استفاده از آن را در روز اول پس از زایمان توصیه نمود.
    کلیدواژگان: لیدوکائین، درد، اپیزیاتومی
  • شهناز برات، زهرا بصیرت، زینت سادات بوذری، شهلا یزدانی، محمد زرین کمر رودباری صفحه 49
    سابقه و هدف
    عوارض و پیامدهای نامناسب حاملگی، جنینی و نوزادی در حاملگی های دوقلو بیش از تک قلو می باشد، خصوصا اگر حاملگی ناشی از روش های کمک باروری باشد. با توجه به افزایش استفاده از روش های کمک باروری و حامگی های دوقلویی این مطالعه با هدف مقایسه عوارض در حاملگی دو قلوئی حاصل از روش های کمک باروری و خودبخودی جهت شناسائی و درمان زودرس این عوارض انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تحلیلی بر روی 40 نفر از زنان باردار با حاملگی دوقلویی حاصل از روش های کمک باروری و 80 نفر از زنان باردار با حاملگی دوقلویی که خودبخود باردار شده بودند و از نظر سن نیز مشابه بودند، انجام شد. عوارض حاملگی از جمله پره اکلامپسی، دیابت بارداری، زایمان زودرس و عوارض جنینی مانند تاخیر رشد داخل رحمی، وزن کم هنگام تولد و انتقال به بخش مراقبتهای ویژه نوزادان برای هر فرد ثبت و مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سن بارداری در حاملگی خودبخودی 2/3±4/34 هفته و در حاملگی با روش های کمک باروری 1/2±7/33 هفته بود که اختلاف معنی داری با هم نداشتند. ابتلا به دیابت بارداری در گروه کمک باروری 13 مورد ودر گروه حاملگی خودبخودی 8 نفر (004/0=p)، تاخیر رشد داخل رحمی در گروه روش های کمک باروری3 مورد و در حاملگی خودبخودی هیچ موردی یافت نشد 035/0p= و انتقال به بخش مراقبتهای ویژه نوزادان در گروه کمک باروری 30 مورد و در گروه حاملگی خودبخودی 26 مورد (000/0=p) که بطور معنی داری بیشتر از گروه خودبخودی بود. وزن هر یک از قل ها در گروه کمک باروری بطور معنی داری کمتر از وزن نوزادان در گروه حاملگی خودبخودی بود (004/0 و 002/0=p). پارگی زودرس پرده ها، پره اکلامپسی، وقایع جفتی، مرگ داخل رحمی جنین در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به بالاتر بودن عوارض مادری و جنینی در حاملگی های حاصل از روش های کمک باروری، پیشنهاد می شود این بیماران تحت مراقبت پره ناتال دقیق تری را قرار گیرند تا به این طریق بتوان از عوارض آن کاست.
    کلیدواژگان: تکنیک های کمک باروری، عوارض مادری، عوارض جنینی، دوقلوئی خودبخودی
  • علیرضا رفیعی، محمدرضا حسنجانی روشن، زهرا حسینی خواه، ابوالقاسم عجمی، ضیاء عروجی صفحه 54
    سابقه و هدف
    بروسلوز یا تب مالت یکی از بیماری های عفونی که به لحاظ قابلیت انتقال بین دام و انسان از اهمیت بسزایی برخوردار است. ایمنی در این بیماری با تکامل پاسخهای سلولهای T کمکی نوع 1 (Th-1) مرتبط بوده در حالیکه پاسخهای Th-2 موجب وخامت بیماری می شوند. سلولهای Th-1 و Th-2 علاوه بر الگوی سیتوکاینی متفاوت، از نظر بروز مولکولهای سطحی نیز متفاوتند. بطوریکه مولکولهای CD26 و CD30 بترتیب در سطح سلولهای فعال شده Th1 و Th2 بیان میشوند. این مطالعه به منظور مقایسه سطوح سرمی این مولکولها در بیماران مبتلا به بروسلوز و افراد سالم انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 90 بیمار مبتلا به بروسلوز و 70 فرد سالم بعنوان شاهد انجام شد. تشخیص بیماری براساس علایم بالینی، نتایج کشت میکروبی و یا یافته های سرولوژی انجام گردید. سطوح سرمی sCD26 و sCD30 با استفاده از روش الیزای ساندویجی در تمام افراد بیمار و سالم اندازه گیری و مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    غلظت سرمی sCD26 در بیماران مبتلا به بروسلوز و افراد سالم بترتیب 7/249±07/847 و 6/165±97/504 نانوگرم در میلی لیتر بود که اختلاف معنی داری داشت (0001/0>p). حال آنکه غلظت سرمی sCD30 در بیماران مبتلا به بروسلوز و افراد سالم بترتیب 9/35±33/51 و 87/20±75/42 واحد در میلی لیتر بود که تفاوت قابل توجهی نشان نداد.
    نتیجه گیری
    یافته های این تحقیق نشان می هد که اندازه گیری سطوح سرمی sCD26 و sCD30 روشی سریع و مناسب برای ارزیابی پاسخهای ایمنی مبتلایان به بروسلوز می باشد.
    کلیدواژگان: بروسلوز، Cd26، CD30
  • خسرو خادمی کلانتری، مریم عباس زاده امیردهی، سعید طالبیان مقدم، محمدرضا هادیان صفحه 61
    سابقه و هدف
    هماهنگی بین عضلانی از جنبه های بیومکانیکی و کنترل عصبی عضلانی نقش مهمی در عملکرد و جلوگیری از صدمات مفصل زانو ایفا می کند. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر سرعت، خستگی و اثر متقابل آنهابر هماهنگی بین عضلات همسترینگ و کوادری سپس انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع نیمه تجربی بر روی 31 فرد سالم غیر ورزشکار (24زن و 7 مرد) 30-20 سال که به روش نمونه گیری آسان انتخاب شده بودند، انجام گردید. جهت اعمال خستگی از 60 حرکت فلکشن و اکستنشن زانو با حداکثر قدرت ارادی در سرعت 45درجه برثانیه استفاده گردید. الکترومیوگرافی سطحی از عضلات کوادری سپس و همسترینگ های داخلی و خارجی جهت شروع فعالیت الکتریکی این عضلات در حین انجام حرکت اکستنشن زانو با سرعت های 45، 150و 300درجه بر ثانیه با استفاده از دستگاه ایزوکاینتیک قبل و بعد از خستگی ثبت گردید. سپس داده ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    یافته های مطالعه نشان داد که شروع فعالیت الکترومیوگرافیک عضلات همسترینگ در تمام سرعتها و در شرایط خستگی و بدون اعمال خستگی، با تاخیر نسبت به عضلات چهارسررانی صورت میگیرد. میانگین زمان تاخیردر شرایط بدون خستگی در سرعت 45 درجه بر ثانیه 2/13±3/74 میلی ثانیه، در سرعت 150درجه بر ثانیه 5/7±50 میلی ثانیه، در سرعت300درجه بر ثانیه 2/7±8/53 میلی ثانیه بدست آمد که با ازدیاد سرعت کاهش یافت (05/0>p). در حالت خستگی در سرعت درجه بر ثانیه 8/8±68 میلی ثانیه، در سرعت 150درجه بر ثانیه 6/11±8/50 میلی ثانیه، در سرعت 300درجه بر ثانیه 4/3±3/48 میلی ثانیه بدست آمد. بجز در مورد عضله واستوس مدیالیس با همسترینگ با ازدیاد سرعت تغییری نکرد.
    نتیجه گیری
    نتایج تحقیق نشان داد که سرعت های بالا بر روی اختلاف زمانی بین شروع فعالیت عضلات کوادری سپس و همسترینگ نسبت به هم و در ارتباط با سرعت تاثیر بیشتری دارد و در واقع می توان گفت عمده تغییرات مشاهده شده مربوط به اثر سرعت می باشد نه خستگی.
    کلیدواژگان: هماهنگی، زانو، خستگی عضلانی، سرعت، الکترومیوگرافی
  • خدابخش جوانشیر، محمدعلی محسنی بندپی، محسن امیری، اصغر رضاسلطانی صفحه 67
    سابقه و هدف
    عضلات فلکسور عمقی نقش ویژه ای در ثبات ستون فقرات ناحیه گردن دارند و عملکرد عضلات مزبور خصوصا عضله لونگوس کولی در گردن درد مختل می گردد، اندازه گیری ابعاد این عضله در افراد سالم و بیماران می تواند به روشن تر شدن نقش این عضلات در ثبات ستون فقرات بینجامد. لذا این مطالعه به منظور مقایسه تکرار پذیری اندازه گیری لونگوس کولی در افراد سالم و بیماران مبتلا به گردن درد مزمن با استفاده از سونوگرافی انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی بر روی ده بیمار مبتلا به گردن درد مزمن (44-27 سال) پانزده فرد سالم (41-19 سال) و انجام شد. ابعاد عضله لونگوس کولی گردن در سطح تیروئید با استفاده از یک دستگاه اولتراسونوگرافی اندازه گیری شد. دو تصویر در یک روز با فاصله یک ساعت برای بررسی تکرار پذیری within day (درون روز) و یک تصویر یک هفته بعد برای بررسی تکرار پذیری between days (بین روز) گرفته شد.در هر تصویر سطح مقطع بعد قدامی – خلفی یا ضخامت و بعد جانبی یا پهنا اندازه گیری شد. شکل عضله با تقسیم پهنا بر ضخامت محاسبه گردید. سپس داده ها با استفاده از آزمونهای آماری با هم مقایسه شدند.
    یافته ها
    تکرار پذیری درون روز و بین روزبرای سطح مقطع بین 9/0-8/0 سانتیمتر مربع برای ضخامت بین 1-9/0 سانتی متر مربع و برای پهنا بین 9/0-6/0 سانتی متر مربع در افراد سالم بدست آمد. در بیماران این مقادیر به ترتیب: 9/0-8/0 سانتی متر مربع برای سطح مقطع، 9/0-8/0 سانتی متر مربع برای ضخامت و 9/0-7/0 سانتی متر مربع برای پهنا بدست آمد. بیشترین ارزش تکرارپذیری در افراد سالم و در سطح مقطع بدست آمد (93/0-90/0=ICC).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که اولتراسونوگرافی در اندازه گیری ابعاد لونگوس کولی در افراد سالم و بیماران مبتلا به گردن درد دارای تکرار پذیری بالایی می باشد. بنابراین می توان از این روش غیرتهاجمی جهت پیگیری اثر مداخلات تمرینی درمانی استفاده نمود.
    کلیدواژگان: اولتراسونوگرافی، عضله لونگوس کولی، گردن درد مزمن، اندازه گیری عضله، تکرارپذیری
  • الناز پوراحمدی، محسن جلالی، رسول روشن، علیرضا عابدین صفحه 74
    سابقه و هدف
    یکی از معمولترین مشکلات مربوط به کودکان، وجود شکایات جسمانی پایدار بدون علت طبی مشخص می باشد که اغلب بر عملکرد کودک در مدرسه، خانواده و ارتباط با همسالان تاثیر می گذارد. عوامل خانوادگی مانند بیماری ها و استرس والدین، خصوصا تعامل منفی والدین با کودک و فرزند پروری ناکارآمد والدین با شکایات جسمانی کودکان و نوجوانان ارتباط دارند. لذا این مطالعه به منظور بررسی اثر بخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر کاهش شکایات جسمانی کودکان انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع شبه آزمایشی بر روی 18 دانش آموز که در دو مرحله تصادفی و مبتنی بر هدف انتخاب شده بودند، انجام شد. دانش آموزانی که در خرده مقیاس جسمانی کردن فهرست رفتاری کودک (Child Behavioral Checklist، CBCL) و نیز فرم گزارش معلم (Teacher Report Form، TRF) نمره ای بالاتر از 3، نقطه برش (64=T) کسب کرده بودند، انتخاب و از مادران آنها جهت شرکت در مطالعه دعوت شد و به دو گروه 9 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند و از همه آنها پیش آزمون و پس آزمون بعمل آمد. برای گروه آزمایش برنامه فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای اجرا شد. سپس هر دو گروه مجددا توسط فهرست رفتاری کودک ارزیابی و مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سن افراد گروه آزمایش 4/4±2/32 و گروه کنترل 3/4±8/31 سال بود میانگین نمره پیش آزمون گروه کنترل 8/0±8/3 و میانگین نمره پس آزمون آنها 9/0±6/3 بود. میانگین نمره پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش به ترتیب 7/0±7/3 و 1/1±8/2 بود. همچنین تفاضل نمره در گروه کنترل 4/0±2/0 بود که اختلاف معنی داری را نشان داد (05/0>p).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که برنامه آموزش فرزند پروری مثبت به مادران سبب کاهش شکایات جسمانی کودکان می شود. بنابراین توصیه می شود برنامه آموزش فرزندپروری مثبت با حضور پدران و مادران بدون در نظر گرفتن سن و جنس فرزندانشان انجام گیرد.
    کلیدواژگان: برنامه فرزندپروری مثبت، شکایات جسمانی، فهرست رفتاری کودک، فرم گزارش معلم
  • علیرضا جلیلی، علیرضا سعید صفحه 80
    سابقه و هدف
    شکستگی دوطرفه گردن فمور یک ضایعه نادر است که بیشتر در افراد بالغ و اغلب با مشکل استخوانی و متابولیک دیده می شود. این ضایعه بسیار بندرت در کودکان اتفاق می افتد. این مورد شکستگی دو طرفه گردن فمور در یک کودک 4 ساله است که گزارش می شود.
    گزارش مورد: کودک پسر 4 ساله ای است که بعلت سقوط از ارتفاع یک متری مراجعه کرد و اجازه معاینه دقیق را نمی داد اما در معاینه حرکات هر دو هیپ دردناک بود رادیوگرافی لگن انجام شد. رادیوگرافی شکستگی هر دو گردن فمور به همراه شکستگی بال ایلیوم و هر دو استخوان پوبیس را گزارش کرد. تحت جراحی زودرس، بصورت ثابت کردن شکستگی با پین از درون انسیزیون جراحی و بدون باز کردن محل شکستگی پس از تخلیه هماتوم قرار گرفت. کودک تا 2 سال پس از عمل جراحی پیگیری شد و خوشبختانه مشکل خاصی برای وی پیش نیامد.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه شکستگی دوطرفه گردن استخوان ران در کودکان بی نهایت نادر است، لازم است در سقوط از ارتفاع و یا تروما، رادیوگرافی کامل (دو طرفه) درخواست شود تا در صورت وجود شکستگی اقدامات درمانی هر چه زودتر شروع شود.
    کلیدواژگان: شکستگی دو طرفه گردن استخوان ران، کودک
|
  • P. Zakeri Milani , S. Damani (Pharm D), Z. Islambulchilar Page 7
    Background And Objective
    Co-administration of cyclosporine and erythromycin can cause nephrotoxicity which could be a result of interaction in absorption and/or metabolism level. The purpose of this work was to investigate the interaction of erythromycin and cyclosporine in absorption level to evaluate the effect of erythromycin on cyclosporine absorption quantitatively. The stability of drug at 37°C and its adsorption to plastic syringe and tubes were also investigated.
    Methods
    32 Wistar rats weighting between 200-300 g were used in the present study. They were divided into 4 test groups and 4 control groups. A jejunal segment of anaesthetized rat was cannulated and perfused by concentrations of 20, 15, 10 and 5 micromolar of drug in the presence and absence of 150 micromolar erythromycin by flow rate of 0.2 ml/min. Samples were obtained up to 90 min. Drug concentrations were assayed in different time points. The drug effective permeability values were calculated for its different concentrations in different experiments. A reverse-phase HPLC method was used for analysis of all samples.
    Findings
    The cyclosporine effective permeability values were increased from 22.1-33.4 (10-6) cm/sec in control group to 37.2-53.4 (10-6) cm/sec in test group that this difference was significant (p<0.05). Moreover cyclosporine was stable and only 4-5% loss of drug was observed at the end of experiment. However there was a significant adsorption of drug to syringe and tubing.
    Conclusion
    Based on obtained results cyclosporine is a low solubility and high permeability drug. At least some part of clinical interaction between cyclosporine and erythromycin is due to interaction in absorption level.
  • F. Nasirinejad , J. Sagen Page 16
    Background And Objective
    Neuropathic pain is a consequence of disease or trauma to peripheral nerves or the central nervous system. In spite of so many people suffering from neuropathic pain it is still extremely difficult to treat. The aim of this study was to examine the cumulative effect of adrenal transplantation and intrathecal injection of histogranin (HN) on pain behavior in neuropathic rats.
    Methods
    In this experimental research 20 rats were allocated to 2 groups, 10 rats in each. One week after unilateral sciatic nerve ligation using chronic constriction injury (CCI) model, animals received either adrenal medullary or control striated muscle tissue transplantation in lumbar part of spinal cord. One week after animals received different doses of HN (0.5, 1, 3, 6 µg/10ml) or saline interathecally. Behavioral tests were preformed before induction of CCI, before transplantation, before injection and 10 min after injection of HN.
    Findings
    CCI caused heat and mechanical hyperalgesia. In adrenal transplanted animals heat and mechanical thresholds in animals which received low dose of histogranin (0.5 mg/kg) was 9.3±0.6 and 9.5±1.1, respectively which increased comparing to before injection time (p<0.05). Injection of 6 µg HN was not effective. In muscle transplanted animals only higher dose of histogranin increase thermal threshold. Thermal threshold in this groups increased from 6.4±0.35 before injection time to 9±0.9 after injection of 3 µg of HN (p<0.05). However alleviation of pain was significant with the lower doses of histogranin in adrenal medullary transplanted animals (p<0.05).
    Conclusion
    The results showed that the pain alleviation effect of histogranin when accompained with adrenal medullary graft is dose dependant and low doses of histogranin can augment the effects of adrenal medullary transplants and may be an effective adjunct in the treatment of chronic pain.
  • A. Masoudzadeh, M. Mahmoodi, J. Torabizadeh Page 25
    Background And Objective

    Atypical antipsychotic drugs are first line treatment for psychotic disorders and well tolerated by the patients because of less extra pyramidal side effects and better efficacies. But there are different reports about metabolic dysfunctions that are associated with use of these drugs. So the aim of this study was to compare these side effects among atypical antipsychotic drugs (clozapine, olanzapine, risperidone) and haloperidol.METHODS In this cohort study psychotic patients (according to DSM IV criteria) due to their response to previous treatment regiment or new onset of disorder were received clozapine, olanzapine, risperidone (atypical group) and haloperidol (typical group). Patients who were resistant to other drugs treated with clozapine and bipolar patients received olanzapine. Fasting blood level of glucose, cholesterol and triglyceride of all patients were measured before initiating and six weeks after drug administration.

    Findings

    75 inpatients or out patients with variety of psychotic disorders enrolled the study, as 45 patients were in atypical and 30 in typical drug groups. Two groups were matched by age and sex. The mean level of fasting blood glucose, triglyceride and cholesterol of patients in atypical drug group before treatment was 90.7%±16.2, 144±35.5 and 163±25.1 mg/dl, respectively and in typical group it was 88.6±27, 162.3±38.5 and 164.2±25 mg/dl, respectively. The mean level of fasting blood glucose, triglyceride and cholesterol of patients in atypical drug group after treatment was 94.4±13.1, 168±50.8 and 168.6±33.5 mg/dl, respectively and in typical group was 92.9±27, 175.3±45.9 and 164±26.5 mg/dl, respectively that showed no significant difference.

    Conclusion

    Antipsychotic drugs (either typical or atypical) didn’t increase fasting blood level of glucose, cholesterol and triglyceride in psychotic patients.

  • M. Kashifard K. Hajian , A.R. Rasooli (Gp) Page 31
    Background And Objective
    Helicobacter pylori (HP) are one of the most important causes of chronic stomach infection, chronic gastritis, peptic ulcers and stomach cancer in men. Designing rapid, simple and less expensive techniques for its diagnosis lead to early treatment and preventing several complications due to H. Pylori infection. The aim of this research was to compare invasive (histology) and non¬ invasive (serology) methods in HP detection in patients with dyspepsia.
    Methods
    This analytical study was performed on 150 patients with dyspepsia who referred to Yahyanejad hospital in Babol medical University. All of the patients underwent endoscopy and biopsy was taken from gastric antrum. For detecting helicobacter pylori histological examination by Giemsa staining was done in biopsy specimens and for serologic study serum levels of IgG and IgA were measured by ELISA. Data were statistically analyzed.
    Findings
    From all 150 patients with dyspepsia, serology was positive in 80.7% (n=121) and histology of antrum specimen was positive in 90% (n= 135). Positive histology was seen in 76 males (56.3%) and 59 females (43.7%). In our study, accuracy, sensitivity, specificity, negative predictive value and positive predictive value of serology technique were 78.6%, 82.9%, 40%, 20.6% and 92.5%, respectively. The sensitivity and specificity were 77% and 40% for IgG and were 51.8% and 86.6% for IgA. Accuracy of serology in males was more than females (81.2% vs. 75.7%).
    Conclusion
    According to the high sensitivity, low specificity, simplicity, rapidity and lower cost of serologic examination in comparison with histological evaluation for Helicobacter pylori detection in our population, serology can be applied as the best major technique in screening and epidemiological evaluation of H. pylori detection. This report suggests that serological examination must be employed with other standard assessments in diagnosis of H. pylori infection.
  • I. Mohammadzadeh , E. Babazadeh , R. Alizadeh Navaei Page 38
    Background And Objective
    Asthma is one of the most frequent chronic respiratory diseases and relation between caesarean and asthma is controversy. Regarding high number of caesarean in this area, the aim of this study was to determine the relation between asthma and mode of delivery in the asthmatic children compared with the control group.
    Methods
    This case-control study performed on 512 children in case and control groups that were between 3 to 14 years. Case group included children with asthma and control group included children without asthma that referred to Amirkola hospital. Case and control were matched by age. The collected information for both group contained: mode of delivery, demographic variables and effective factor for asthma.
    Findings
    There was cesarean in 159 subjects (62.1%) of case group and 147 subjects (57.4%) (OR=1.2, CI95%: 0.8-1.7) that showed no significant difference. Distribution of sex, passive smoking, gestational age, hospitalization due to severe respiratory infection in first year that there was no significant difference between case and control groups but contact to pets in control and family history of asthma in case group were significantly higher (p<0.05).
    Conclusion
    The results of present study show that there was no relation between mode of delivery and asthma in children.
  • A.R. Rafiei , M.R. Hasanjani Roushan , Z. Hoseini Khah Page 54
    Background And Objective
    Brucellosis is a zoonotic disease in the world. It has been shown that host resistance to brucella bacteria depends on Th1 response, whereas Th2 response is involved in the severity of the disease. It is suggested that CD26 and CD30 are surface molecules expressed on activated Th1 and Th2 cells, respectively. The aim of the present study was to determine the levels of soluble (s) CD26 and CD30 molecules in sera of brucellosis and healthy controls.
    Methods
    The study included 90 brucellosis patients and 70 healthy controls. Brucellosis was diagnosed base on clinical findings, microbiologic or/and serologic findings. The levels of sCD26 and sCD30 were determined by a sandwich enzyme-linked immunosorbent assay in sera of study population.
    Findings
    Serum levels of sCD26 were 847.07±249.7 and 504.97±165.6 ng/ml in brucellosis and controls, respectively, which shown a significant difference (p<0.0001). Meanwhile, there was no significant difference in sCD30 levels between brucellosis and controls (51.33±35.9 and 42.75±20.87 IU/ml).
    Conclusion
    These findings indicate that assessment of sCD26 and sCD30 levels are a valuable and quick method for evaluating immune response to brucellosis.
  • Kh. Khademi Kalantari , M. Abbaszadeh Amirdehi S. Talebian Moghadam , M. Hadian Page 61
    Background And Objective
    Due to aspect of biomechanical and neuromuscular, intermuscular coordination have a major role in function of knee joint and prevention of knee joint injuries. The purpose of this study was to characterize the effect of velocity and fatigue on the intermuscular coordination of hamstrings and quadriceps muscles.
    Methods
    This study is quasi-experimental that was done on 31 healthy and non-athletic subjects (24 women, 7 men) aged between 20-30 years. They were selected by convenience non-probable sampling method. Subjects performed sixty knee flexion and extension with maximum voluntary effort at the velocity of 45°/s. Surface EMG of quadriceps and hamstring muscles was recorded for the study of EMG onset time during extension of the knee joint in the velocities 45°/s, 150°/s and 300°/s by isokinetic dynamometer before and after fatigue. Then data were compared.
    Findings
    The findings showed in various velocities of fatigue and non fatigue conditions, EMG onset of hamstring muscles related to quadriceps muscles are delayed. The average of these delayed time decreased with increasing velocity in non-fatigue condition: 45°/s=74.3±13.2 ms, 150°/s=50±7.5 ms, 300°/s=53.8±7.2 ms (p<0.05) and in fatigue condition: 45°/s=68±8.8 ms, 150°/s=50.8±11.6 ms, 300°/s=48.3±4.4 ms) did not change with increasing velocity.
    Conclusion
    The results of this research showed that higher velocity have more effect on delay onset time of hamstrings and quadriceps muscles activations. In fact, we can say that significant changes are related to effect of velocity not fatigue.
  • Kh. Javanshir , M.A. Mohseni Bandpei , M. Amiri , A. Reza Soltani Page 67
    Background And Objective
    The deep cervical flexor muscles have a major role to play in neck stabilization and evidence suggests that these muscles especially longus colli muscle (LCM) becomes dysfunctional in the presence of neck pain. Therefore, measurement of these muscles in healthy subjects and patients may be of great value to understand the stabilization function of the muscles. The purpose of this study was to assess within and between days reliability of LCM size measurement using ultrasonography (US) in a group of healthy subjects and a group of patients with chronic neck pain.
    Methods
    This methodological research was performed on 10 patients with chronic neck pain (27-44 years old) and 15 healthy subjects (19-41 years old). Neck LCM size was measured at the level of thyroid cartilage using a real time US device. Two images were taken on the same day with an hour interval to assess the within- day reliability and the third image was taken one week later to determine between- days reliability. Cross sectional area (CSA), anterior posterior dimension (APD), and lateral dimension (LD) were measured at each time. The shape ratio was calculated as LD/APD. Then data were compared using statistical tests.
    Findings
    The ICC measurements for within day and between days reliability in healthy subjects were varied ranging from 0.8 to 0.9 for CSA, 0.9 to 1 for APD, and 0.6 to 0.9 for LD. In patients group it was also ranged between 0.8 to 0.9, 0.8 to 0.9, and 0.7 to 0.9, respectively. The highest reliability score were found for CSA measurement in healthy subjects (ICC= 0.90-0.93).
    Conclusion
    The results indicated that US could be a reliable tool to measure the LCM dimensions in healthy subjects and patients with chronic neck pain. Therefore, the non invasive method can be used to follow up the effect of exercise therapy interventions.
  • E. Pourahmadi , M. Jalali , R. Roshan , A. Abedin Page 74
    Background And Objective
    The presence of physical complaints of unknown etiology is a fairly common occurrence in pediatric populations and often interferes with school, home life, and peer relationships. There are potential relationships among parental illness, parental stress and particularly, negative parent-child relationships and dysfunctional parenting style and children's somatic complaints. The purpose of this study was to investigate the effect of the triple p-positive parenting program on children with somatic complaints.
    Methods
    This research is a semi-experimental design with pre-post test and control group. Eighteen mothers whose children had received scores above of cut-point (T=64) on somatic symptoms subtest of child behavioral checklist (CBCL) and their problems were also confirmed by the teacher report form (TRF) were selected and randomly allocated to the experimental (n=9) and control (n=9) groups. Experimental group received triple-p for 8 weeks, single a week sessions lasted two hours. Both groups of mothers were evaluated again by CBCL.
    Findings
    Mean age of subjects in experimental group was 32.2±4.4 and in control group was 31.8±4.3 years. In control group, mean pre-test score was 3.8±0.8 and mean post-test score was 3.6±0.9. In experimental group, mean pre-test score and mean post-test score was 3.7±0.7 and 2.8±1.1, respectively. Also difference in score in control group was 0.2±0.4 that showed a significant difference (p<0.05).
    Conclusion
    This research showed that the triple p-positive parenting program should be implemented for parents without considering their children's age and sex.